کیفیت دانه برنج های معطر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کیفیت دانه برنج های معطر - نسخه متنی

فردوس عادلی مسبب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

کيفيت دانه برنج هاي معطر

کيفيت دانه برنج به وسيله خواص فيزيکي و شيمي فيزيکي آن تعيين مي شود. خواص فيزيکي شامل اندازه و شکل دانه، راندمان تبديل، درجه تبديل و ظاهر دانه است. کيفيت پخت و خوراکي توسط خواص شيمي فيزيکي متعددي نظير محتويات آميلوز، درجه حرارت ژلاتيني و پيوستگي ژل يا همبندي ژل مورد سنجش قرار مي گيرد. تانگ و همکاران بين آميلوز و همبندي ژل و نيز بين آميلوز و درجه حرارت ژلاتيني رابطه معني دار بالا، ولي بين آميلوز و افزايش طول دانه پس از پخت رابطه معني دار مثبتي را نتيجه گيري کرده اند. بيش تر برنج هاي کيفيت بالا نرم پخت هستند. درجه نرم پخت بودن و افزايش حجم پس از پخت به وسيله مقار آميلوز تعيين مي گردد.

برنج هاي با آميلوز خيلي پايين(2 - 1%) واکسي ناميده مي شوند. چنين برنج هايي چسبناک، سفت هستند و پس از پخت انبساط حجم نمي يابند. برنج هاي آميلوز متوسط نم دار پخت شده و پس از سرد شدن سفت نمي شوند. تعداد زيادي ارقام برنج در هندوستان( و ايران) از اين نوعند. برنج هاي با آميلوز بالا پس از پخت داراي افزايش حجم هستند و چسبناک نبوده و پس از سرد شدن سخت مي گردند و عموما کم تر، ترجيح داده مي شوند. همبندي ژل يکي ديگر از نشانويژگي هاي اصلي معتبري براي حالت برنج پخته است. برنج هاي آميلوز پايين و متوسط معمولا داراي همبتدي ژل نرمي هستند و بيش تر مورد استقبال قرار مي گيرند. تأثير محتويات پروتيين در افزايش طول دانه پخته نيز گزارش شده است. ارقام مختلف برنج معطر از نظر درجه عطر متغيرند و به صورت هاي عطر قوي، متوسط و ضعيف طبقه بندي مي گردند. ترکيبات تبخيري برنج منجر به بروز عطر و مزه شان مي شود. بعصي از اين ترکيبات مهم تجارتي شناسايي شده اند.

2 - استيل - 1 - پيرولين يکي از مهم ترين ترکيباتي است که در ارقام متعددي از برنج هاي +معطر داراي عطري مشابه ذرّت بوداني است. اين ترکيب عمدتا براي خصوصيات عطر ارقام برنج عطري محسوس است.

کيم (1999) چندين ترکيب قابل تبخير در برنج را شناسايي کرد که، شامل 16 هيدرو کربن، 15 الکل، 16 آلدهيد و ستن، 4 اسيد و 10 ترکيب گوناگون ديگر بودند. معمولي ترين هيدروکربن ها، پارافين ها بودند، درحالي که بيش ترين ترکيبات عطري( الکلي) شامل n- پنتانول و استراگول بود. آلدهيدها و ستن ها عبارت بودند از: n- هپتانول و n- نونانول. n- بوتانول و n- هگزانول در برنج هاي معطر فقط پس از پخت تشخيص داده شد. نوع و مقدار همه ترکيبات قابل تبخير تحت تأثير زمان و مکان کشت قرار دارند، اما بيش ترين تأثير مربوط به ميزان درجه حرارت است. ترکيبات هيدروکربني در برنج هاي معطر و غير معطر تفاوت هاي معني داري نداشت. اما برنج عطري ممکن است، مقادير زيادي الکل، آلدهيد و ستن، ترکيبات اسيدي و غيره داشته باشد. محويات 2- استيل -1-پيرولين برنج معطر 15 برابر غير معطر، و به ترتيب 14/0 و 009/0 ميکرو گرم بر گرم بود. کيفيت برنج به تناسب عواملي مانند مصرف، خواص و زمينه هاي محلي مصرف کنندگان تعيين مي شود. ظاهر بازار پسندي بيش ترين اهميت را دارد. روش تبديل و نوع دستگاه تبديل کننده برنج در مشخصات برنج سفيد تأثير بسيار دارد. در توليد مواد غذايي به خواص شيمي فيزيکي شان بيش تر تأکيد مي شود. کيفيت غذايي لازم و پذيرش مصرف کنندگان در مورد پخت و خوراکي بستگي به عطر، طول دانه، طويل شدن دانه پس از پخت، چسبندگي دانه، مزه و غيره دارد.

برتري هاي کيفي در کشورهاي مختلف گوناگون است. در نواحي گرمسيري آسيا کهنه کردن برنج رواج دارد، اما در کشورهايي مانند: ژاپن، استراليا، کره بخش هايي از چين و ايتاليا، جاهايي که آن ها برنج نرم پخت و چسبناک زير گونه ژاپني را مصرف مي کنند، کهنه سازي رواج ندارد(ياپ،1987). براي برنج دانه بلند معطر باسماتي در کشورهاي شرق ميانه تمايل شديدي وجود دارد، در هالي که گاهي اوقات، همين نوع برنج در غرب مورد پذيرش قرار نمي گيرد( شوبحا راني و همکاران، 1996). مصرف کنندگان هندي، بيشترين ارزش را براي برنج هاي معطر قايلند وپس ار آن به افزايش طول دانه پس از پخت توجّه مي کنند. بنگلادش، نيجريه و ليبي برنج نيم جوش را مصرف مي کنند، درحالي که برنج هاي گلوتيني غذاي اصلي تايلندي ها و لائوسي هاست. بنابراين، عوامل تاريخي و فرهنگي جامعه يکمنطق ه خاصّي در محدوديت پذيرش کيفي برنج نقش با اهميتي را ايفا مي نمايد.

کيفيت دانه برنج به طور وسيعي تحت تأثير عوامل محيطي قرار دارد. بهترين رقم نسبت به ويژگي هاي کيفي، در مناطق کشت آن تعيين مي شود. يک رقم بدون توجه به ميزان محصولش ممکن است به طور وسيعي کشت شود، درحالي که توليد در نواحي مختلف با صفات کيفي مخصوصا عطر فرق خواهد داشت. در مناطق اصلي زراعي هندوستان، برنج هاي بومي ترجيح داده مي شوند. اين مناطق از هزاران سال تجربه کشاورزي سرچشمه مي گيرند.

عوامل مؤثر در کيفيت برنج

اگرچه همه صفات برنج معطر به طور زادشناختي اداره مي شوند و به ارث مي رسند، اما بروزشان تحت شرايط طبيعي به محيط و خاک و عمليات مديريتي بستگي دارد. چنين وضعيت هايي در اين نوشته به طور انکي تعيين شده است.

با اين که، برنج هاي معطر و کيفيت بالا در مدت زمان مديدي کشت شده اند، دستاوردهاي تحقيقاتي اين برنج ها تنها در سال هاي اخير شناخته شده است. همچنين اين کانون توجّه در مورد ارقام و ميزان توليد آن ها بوده است. نتايج تأثري عمليات زراعي و شرايط محيطي بر روي کيفيت برنج کافي نيست. هرچند، اين بخش نه تنها براساس آزمايش و تجربه کشاورزان استوار است، اما به تأييد محققان نياز دارد.

درجه حرارت

کيفيت برنج هاي معطر به مقدار زيادي تحت تأثير درجه حرارت به ويژه در زمان گلدهي، پرشدن دانه و رسيدگي آن قرار دارد. کشاورزان و محققان، هردو قشر قبول کرده اند که تشکيل عطر( و بقاء آن) با درجه حرارت پايين در مرحله پرشدن دانه بهبود مي يابد. برنج هاي باسماتي براي عطر به تر به درجه حرارت نسبتا خنک تر( 21 درجه سانتي گراد در شب و 25 درجه حرارت در روز) نياز دارند. منگ و ژو در سال 1997، مشاهده کردند که ميانگين درجه حرارت روزانه 18 درجه سانتي گراد سبب توليد بهترين کيفيت برنج مي شود. درصد برنج سالم، درصد برنج گچي، ميزان تأثير محلول قليايي،محتويات آميلوز و پروتيين به طور محسوسي نيز تحت تأثير درجه حرارت قرار دارد.

به طور کلي، درجه حرارت با آميلوز داراي همبستگي منفي و با درجه حرارت ژلاتيني مثبت است. آسوکا و همکاران گزارش دادند، درجه حرارت محيط در خلال رسيدگي دانه در ساختار آميلوز و آميلوپکتين نشاسته برنج مستقل از اثر درکل آميلوز، به خوبي تأثير مي کند. اما دلاکروز و همکاران(1989) اظهار داشتند، با آفزايش درجه حرارت محيط آميلوز کاهش مي يابد، درحالي که، پيوستگي ژل و درجه حرارت ژلاتيني هيچگونه رابطه اي با درجه حرارت محيط ندارد. دلاکروز(1991) در مطالعات فيتوتروني مشاهده کرد، درجه حرارت ژلاتيني باسماتي 370 از درجه حرارت ثابت روز 33 و شب 25 درجه سانتي گراد تأثير نمي پذيرد. کاهش در مقدار آميلوز به موجب افزايش درجه حرارت، با کاهش شفافيت در ظاهر دانه همراه است. در درجه حرارت ثابت 22 درجه سانتي گراد روز و شب، رقم زير گونه ژاپني Dongjinbyeo مقدار پروتيين و ارزش واپارچگي (ِDishntegration) بالاتري مشاهده گرديد. او و همکاران در سال 1991 درباره اثر درجه حرارت بالاي (27 تا32 درجه سانتي گراد و پايين 17 تا 22 درجه سانتي گراد در مراحل آغاز و پايان دوره رسيدگي برروي بعضي از خواص شيمي- فيزيکي نشاسته پروتييني لايه بيروني و دروني دانه برنج رقم زيرگونه ژاپني کوشي هيکاري مطالعه کردند. معلوم شد، تحت درجه حرارت بالاي زمان رسيدگي اوليه، براي نشاسته پروتييني داخلي تر و زمان پايان آن براي نشاسته پروتييني بيروني تر ، درجه حرارت ژلاتيني افزايش مي يابد. به طور مشابه ترکيب اسيد چرب ليپيدهاي لايه بيروني تر نشاسته به درجه حرارت نسبت به نشاسته پروتييني دروني تر پاسخ متفاوتي را نشان مي دهد.

لي و همکاران(1989) گزارش دادند، عوامل محيطي مانند: درجه حرارت، دوره نوري و رطوبت نسبي در مقايسه با دانه گچي، درجه حرارت ژلاتيني، همبندي ژل در طول دانه(L)، پهناي دانه(B) و نسبت طول به پهناي ( L:B) دانه برنج تأثير اندکي دارد. هرچند چنين آثاري بين ارقام برنج متفاوت گزارش شده است. طويل شدن دانه نيز تحت تأثير عوامل محيطي به ويژه درجه حرارت زمان رسيدگي قرار مي گيرد( دلاکروز، 1991). درجه حرارت شب و روز در دوره رسيدگي، 21 و 25 درجه سانتي گراد بيش ترين ميزان طويل شدن دانه را نتيجه داده است. اين نتايج متفاوت در در طويل شدن دانه بين باسماتي کشت شده در پنجاب که طويل تر از دوگري (سيند) است، به دليل درجه حرارت بالا مي باشد ( کوش و همکاران، 1979). زمان گلدهي و رسيدگي کشت دوم آن ها مصادف با روزهاي سرد بود که موجب بهبود کيفيت دانه شده است. اما کاهش ميزان محصول در برنج هاي معطر مورد آزمايش توسط سينق و همکاران (1995، 1993) گزارش کردند.

عوامل خاک

تأثير عوامل خاک در عطر و نشانويژگي هاي کيفي ديگر برنج احتمالا از طريق تغذيه گياه و اثر متقابل مواد غذايي با ترکيبات تبخيري مؤثر در عطر تحقق مي يابد. اما اين عمل به طور درستي تعريف نشده است. در هندوستان کشاورزان مدعي هستند که رقم عطري در آن کشت مي شود، بسيار متغير است. کشاورزان زيادي اظهاي مي دارند، محصول برنج در دو مزرعه مجاور، حتي اگر زراعت در هردو مزرعه از يک نمونه بذر کشت شده باشد، تفاوت معني داري را نشان مي دهد.

به نظر کشاورزان، خاک هاي سبک و شرايط ديم کاري، تشکيل ترکيبات عطري را مستعد تر مي سازد. از طرف ديگر، برنج هاي معطر غالباً در خاک هاي رسي - شني مناطق پرباران يا جاهايي که امکان آبياري وجود دارد، کشت مي شدند. مزارع هموار با خاک رسي و آب فراوان نيز براي کشت برنج باسماتي مناسب است. برنج باسماتي که در خاک فقير و قليايي يا در کم آبي کشت مي شود، در دوره پرشدن دانه، شکم سفيدي بيش تري را موجب مي گردد، در حالي که چنين عواملي در کيفيت پخت اثر معکوسي برجاي مي گذارند. هر چند کاهش رطوبت خاک در مساعد کردن تشکيل عطر نيز گزارش شده است.

بافت خاک براي تأثير در کيفيت دانه نيز گزارش شده است. دو رقم متفاوت تايواني، تايچونگ 67 و تايچونگ سن 3 ، در شرايط گلخانه و در چهار محل مختلف با خاک هاي شني، شني لومي و رسي لومي کشت شده بود، نشان داد، درصد برنج سالم، شفافيت شکم سفيدي، همبندي ژل، محتويات آميلوز، مقدار پروتيين و کيفيت خوراکي در نقاط مختلف، تفاوت هاي معني داري را حايز است.

تغذيه گياه و به کاربردن کود

نيتروژن خاک

استفاده از کودهاي نيتروژني اثر معکوسي در کيفيت پخت و خوراکي دارد. سوناريت و همکاران (1996) نشان دادند، عطر، نرمي، سفيدي، حجيم بودن و براقي برنج پخته شده، نسبت معکوسي با ميزان به کاربردن کود نيتروژني دارد. عموماً، خاک فقير از نظر نيتروژن، دانه برنج معطر با کيفيت بالا تري را توليد مي کند. پرز و همکاران (1996) مشاهده کردند، استفاده از کود نيتروژني در زمان گلدهي، مي تواند کيفيت تبديل و غذايي برنج را بهبود دهد. به کار بردن چند مرحله اي کود نيتروژني براي به دست آوردن کيفيت دانه بالا توصيه شده است.

به کار بردن مقادير زياد کود نيتروژني در اثر محلول قليايي، انبساط حجمي و جذب آب اثر معکوسي ندارد. به کار بردن کود نيتروژني بيش تر در ارقام دانه بلندي مانند: کاستري، باسماتي پاکستاني و باسماتي 370 به مقدار 3 تا 9/9 در صد محتويات آميلوز را افزايش مي دهد. با افزايش ميزان کود نيتروژني محتويات پروتيين نيز بالا رفت، جذب آب به وسيله دانه برنج کاهش يافته و اثر محلول قليايي (درجه حرارت ژلاتيني) بدون تغيير باقي ماند. افزايش محتويات پروتيين به دنبال انتقال زياد نيتروژن به دانه هاي بارور در برنج هاي ژاپني کيفيت خوراکي را پايين مي آورد. در مرحله تشکيل گل آبياري با آب سرد، در درصد دانه هاي بارور تأثير منفي داشته است. عقيمي ايجاد شده با جريان آب سرد محتويات پروتيين را افزايش و کيفيت خوراکي را کاهش داد.

يوسف و همکاران(1980) گزارش دادند، هنگامي که 150 کيلو گرم در هکتار کود نيتروژني در چهار مرحله به پروره هاي IR579 ، Giza159 و Giza170 داده شد، بيش ترين عملکرد دانه و محتويات پروتيين همراه با کيفيت خوب را حاصل کرد. صفات کيفي مختلف مانند: ارزش قليايي، انبساط حجمي و جذب آب به طور معکوس تغيير نکرد. به هر حال، سطح بالاي نيتروژن، راندمان برنج سالم را کم کرده و محتويات آميلوز را در ارقام دانه بلند کاستري IET8579، باسماتي پاکستاني و باسماتي370 را افزايش داد.

علفکش و کود هاي نيتروژني در بعضي از خصوصيات کيفي دانه مانند: پوست کني، تبديل، راندمان برنج سالم، طول دانه(L) پهناي دانه( B) و نسبت طول به پهناي دانه (B:L) تغيير قابل توجهي ايجاد نمي کند.

پتاسيم و منيزيم خاک

کودهاي پتاسيمي در کيفيت پخت و خوراکي برنج تأثير مطلوبي دارد. به کار بردن کود پتاسيم به مقدار زياد، ميزان محصول پروره برنج هاي معطر را به حد بيشينه اي مي رساند و عطر بيش تر و دانه سفيدتر و براقي بيش تري را ايجاد مي کند. اما نرمي کم تر مي شود. استفاده از کود پتاسيم از راه افزايش وزن دانه، ميزان محصول برنج معطر را بالا برده، پوکي دانه را پايين مي آورد. اگر کود پتاسيم در مراحل مختلف اندام زايي به کار رود، محتويات نشاسته و کربوهيدرات هاي دانه را بدون توجه به مرحله کوددهي افزايش مي دهد. درحالي که به کار بردن آن در مرحله هفتم و نهم محتويات آميلوز را زياد مي کند. اوه و همکاران (1991) مشاهده کردند که کمبود K دانه گچي را زياد مي کند. دانه هاي گچي بيش تر از دانه هاي سالم هستند و با کيفيت پخت و خوراکي پايين ترند.

گوگرد خاک

به کاربردن گوگرد کم در خاک هاي فقير در رقم برنج معطر خائوداوک مالي (Khao dawk mali 105) ميزان عطر، نرمي، سفيدي، دانه گچي و براقي برنج جوشيده را افزايش داده است. هرچند، مقدار بيش تر از اندازه بهينه در اين نشانويژگي هاي کيفي تأثير معکوس دارد.

فسفر وروي خاک

به کار بردن در پراسنجه هاي (Parameters) کيفيتي دانه برنج تأثير قابل توجهي دارد. عطر، نرمي، سفيدي و برّاقي در برنج خائوداوک ملي 105 به مقدار P در دانه شلتوک، نه محتويات P در گياه بستگي دارد. چنين خصوصيات کيفي در استفاده از P بيش تر بروز مي يابد و در نتيجه ميزان محصول افزايش مي يابد. به کار گيري P با ميزان توليد بالاتر و کيفيت ضعيف تر همراه است. فسفر پروتيين دانه را زياد مي کند. با استفاده از Zn محتويات آميلوز را مي توان ترقي داد. به کاربردن کود روي در سطح پايين N: P: K ( 10: 15: 30) در رقم تاراوري باسماتي (Taraori Basmati) طول دانه را افزايش داد.

کود هاي زيستي و آلي

کودهاي آلي در کيفيت پخت برنج اثري ندارد. به کاربردن نيتروژن با مخلوط کشت ازتوباکتر و جلبک سبز آبي محتويات پروتيين دانه را افزايش داد.

عمليات زراعي

عمليات زراعي مانند: روش آماده کردن زمين، نوع کشت، زمان نشاء کاري و برداشت بيش ترين تأثير را در کيفيت و توليد برنج هاي معطر دارد. علي و همکاران ( 1992) اثر روش هاي مختلف آماده کردن زمين را برروي کيفيت دانه برنج مطالعه کردند. آن ها مشاهده کردند که خشکانيدن زمين (مدت 30 روز در شرايط مرطوب) پيش از نشاء کاري در وزن هزار دانه، راندمان تبديل برنج سالم و کل، طول دانه پخته، محتويات پروتيين و همبندي ژل بيش ترين تأثسر را داشته است. درصورتي که آماده کردن زمين خشک با آبياري و سپس نشاء کاري، پايين ترين مقدار را داده است. شکاف طولي دانه پس از پخت، پايين تر از مزرعه اي است که کاملاً خشکانيده شده بود.

در دو برنج باسماتي با افزايش تراکم بوته، وزن هزاردانه، طول دانه، راندمان تبديل کل، راندمان برنج سالم و محتويات پروتيين کاهش يافت. اثر تراکم بوته در ابعاد دانه، محتويات آميلوز و طول دانه به طور متناقضي گزارش شده است.

از نظر کشاورزان، عطر برنج در کشت مستقيم (بذرپاشي مستقيم) بهتر از نشاء کاري است. چه ائنگ و همکاران (1995) گزارش دادند، نشاء کاري ماشيني نشاء برنج، توزيع نشاء در خاک آبي و بذرپاشي مستقيم بر روي خشکانيدن و آبياري خاک بهترين کيفيت دانه و بالترين ميزان محصول را توليد کرده است.

عموماً، نشاء 30 روزه پروره (Cultivar) باسماتي در نيمه اول ژولا نشاء شد. نشاء کاري اولي و دومي در رااندمان تبديل و کيفيت پخت برنج تأثير معني داري را نشان داد. نشاء کاري باسماتي 370 و باسماتي 385 به ترتيب در اول و شانزدهم همين ماه، بهترين کيفيت برنج را ايجاد کرد. انتقال نشاء در مرحله زودتر، عطر را در هردو پروره پايين تر آورد. با تأخير در نشاء کاري، محتويات آميلوز و ارزش قليايي افزايش يافت. هنگامي که نشاء کاري در پانزدهم ژولي انجام شد، نشاء هاي جوان ( سن سي روزه) بهترين ميزان محصول را فراهم کرد، ولي نشاء هاي مسن تر با تأخير نشاء کاري و فاشله کشت کم تر، اثر مفيد تري داشت (Dhiman,1995). هنگامي که ارقام معطر، پس از 15 ژولي نشاء شدند، در ميزان محصول کاهش معني داري ملاحظه گرديد. تأخير در نشاء کاري باسماتي 370، باسماتي 1، هاريانا باسماتي 1 و کاستريي در آوگست، پوست کني، تبديل و راندمان برنج سالم را بهبود بخشيد (Rao و همکاران، 1995).

يک روش نشاء کاري جديدي براي بهبود عطر نيز شناخته شده است. در اين روش، برنج دوبار نشاء کاري مي شود، نشاء کاري اول به صورت دسته بندي در خاک قرار داده شده و در نشاء کاري دوم، پس از 15 روز، دسته ها را باريشه درآورده و با فاصله معمولي نشاء ميگردد. زمان برداشت، عامل ديگري است که در عطر و صفات کيفي ديگر مي تواند تأثير داشته باشد. تأخير در برداشت پس از رسيدن، ممکن است، عطر را کاهش دهد و در کيفيت خوراکي تأثير کند. چادري و ايکبال (1986) گزارش دادند، هنگامي که محصول برنج سي روز پس از 50% گلدهي با رطوبت تقريبي 22 - 20 درصد برداشت شدند، بازدهي محصول و راندمان تبديل برنج سالم بيشينه اي را خواهد داشت. رحيم و همکاران ( 1995) مشاهده کردن، براي پروره هاي BR11 و Nizersail براي کيفيت دانه و ميزان محصول به ترتيب بهترين نتيجه هنگامي به دست مي آيد که در 25 تا 30 روز پس از گلدهي، برداشت شود. تأثير تأخير در برداشت برنج از راه تجزيه يا تغيير ترکيبات دانه توسط درجه حرارت، رطوبت و آفات و عوامل ميکربي عمل مي شود.

تخليص رقم

در بيش تر برنج هاي معطر محلي زير کشت هندوستان، کشاورزان از بذر خودشان استفاده مي کنند. براي اين برنج ها، هيچ گونه براناه اصلاح بذر يا توليد بذري وجود ندارد. اين عمل براي کاهش ناخالصي بذرها اهميت زيادي دارد. اگرچه بعضي از کشاورزان از اهميت بذرهاي کيفيتي آگاهند و بذررا از مزرعه خودشان براي کشت بعدي انتخاب مي کنند، تقريباً همه آن ها در انتخاب بذر براي ميزان محصول، بيش از کيفيت تأکيد دارند.

انبار کردن و پردازش دانه

براي برنج به ويژه انواع باسماتي کهنه شدن بسيار مناسب است. تقريباً برنج همه کشورها در انبار نگهداري مي شود و به صورت شلتوک انتقال مي يابد. انبار کردن برنج به مدت چند ماه تأثير خوبي در کيفيت آن دارد. برنج انبار شده، نسبتاً خشک، سخت، با تمايل ضعيفي به نرمي و طويل شدن خوب پس از پخت مي شود، ولي برنج تازه برداشت شده پس از پخت خيلي نرم، مرطوب و چسبنده و در نتيجه طويل شدن پس از پخت اندکي دارد. بعضي از مصرف کنندگان، در هند و شرق ميانه برنج کهنه را ترجيح مي دهند. انبار کردن برنج به مدت چند ماه تسبت جذب آب را به طور متوسط 15 درصد زياد مي کند ( Perdon,1997).

نتيجه گيري

اکنون به خوبي شناخته شده است، علاوه بر، ترکيب زادشناختي، عمليات زراعي و عوامل محيطي و خاک در بروز نشانويژگي هاي عطر و کيفيت در برنج هاي معطر تأثير دارند. کشت يک رقم معيني در مکان هاي مختلف، دانه هاي با کيفيت يکساني را توليد نمي کند. اختصاصات کيفي اين ارقام مطابق محل هايي که در آن کشت مي شوند، ظاهر مي گردد. تا اين جا، درحالي که اصلاح برنج هاي معطر يا تعيين شرايط کشت براي زراعت شان بدون تأکيد بر هر عامل يا نشانويژگي ديگري به غير از عملکرد انجام شده است. کشاورزان درباره عوامل مؤثر در عطر و خصوصيات کيفي ديگر تجاربي اندوخته اند. از طرف ديگر، اين تجارب به تأييد علمي نياز دارند و مشخص کردن چنين عواملي بنا بر توان زادشناسي ارقام و پروره هاي مختلف با توجه به صفات کيفي از مناطق محلي کشت آن ها مي توان بهره گيري کرد.

به نقل از http ://www.fadeli22.blogfa.com/

/ 1